سوالات کنکور و المپیادها و درسی و شیوه های نوین مطالعه

سوالات کنکور و المپیادها و درسی و شیوه های نوین مطالعه

سوالات کنکور و المپیادها و درسی و شیوه های نوین مطالعه

سوالات کنکور و المپیادها و درسی و شیوه های نوین مطالعه

اهمیت انگیزش دریادگیری

اهمیت انگیزش دریادگیری

اهمیت انگیزش دریادگیری
روانشناسان،یادگیری راتغییرنسبتا پایداری می دانند که براثر تجربه درتوانایی های بالقوه فردبه وجود می آید. درتوضیح این تعریف ،لازم است اصطلاحات تغییرنسبتا پایدار،توانایی بالقوه وتجربه شرح داده شود. منظورازتغییرنسبتا ((پایدار)) تغییری است که کم وبیش دوام دارد نه تغییرموقتی وناپایدارکه دراثرعواملی مانند خستگی،مصرف دارو وعادت به تاریکی به وجود می آید.
 
هدف از(( توانایی بالقوه)) عبارت است ازتوانایی که فرد وجوددارد،اماهنوز ظاهرنشده است،مثلا عده ای ازما این توانایی را داریم که خلبان ماهری شویم اما درحال حاضر نمی توانیم خلبانی کنیم . دراین مورد گفته می شودکه توانایی مابرای هدایت یک هواپیما بالقوه است وهنوزبه فعل درنیامده است.هدف ازکاربرد کلمه ((تجربه ))این است که تغییراتی را می توان به عنوان یادگیری به حساب آورد که محصول تمرین باشد نه تغییراتی که دراثر رشد وبلوغ، مثل رشد قد و وزن به وجود می آید . شاید مهم ترین سؤال هرمعلم این باشد که چگونه می توان یادگیری،به ویژه یادگیری مطالب درسی رامؤثرتروپربارترکرد. بسیاری ازروانشناسان، یادگیری را درشرایط دقیق وکنترل شده مطالعه کرده اند تا ماهیت یادگیری را بهترکشف کنند وچگونگی بهبود بخشیدن آن را دریابند .بدین ترتیب،بسیاری ازعوامل مؤثردریادگیری شناخته شده است.
دراین میان،آموزش شامل مجموعه فعالیت هایی است که معمولا به یادگیری منجرمی شود. این فعالیت ها مربوط به معلم ویادگیرنده است ولی درتجزیه وتحلیل نهایی،یادگیری که نتیجه آموزش است ازسوی یادگیرنده انجام می گیرد،درواقع معلم ،روش یادگیری راآموزش می دهد نه صرفا موضوع درسی را موفقیت درامرآموزش به عواملی چون مهارت معلم،وسایل آموزشی وویژگی های یاد گیرنده وتعامل آنها با یکدیگرمربوط است. وجود تفاوت های فردی دانش آموزان درابعادذهنی،عاطفی ،اجتماعی وحتی در
آموخته های قبلی وسایرعوامل مؤثردریادگیری ،غیرقابل تردیداست. سن،هوش،تجربه اولیه،تمرکز،داشتن تصویرذهنی،ارتباط دادن بین آموخته ها،فاصله گذاشتن بین یادگیری ها ،استراحت پس ازیادگیری وکل خوانی ازعوامل مؤثردریادگیری بهتروفراموشی کمتراست؛ ولی انگیزه، نخستین عنصرتشکیل دهنده رفتارومهم ترین شرط یادگیری است.
سؤال اساسی دراین زمینه این است که دانش‌ آموزان درچه شرایطی برای یادگیری برانگیخته می شوند؟
روانشناسان عواملی که موجود زنده وازجمله انسان رابه فعالیت وامی دارد واو را به جهت خاصی سوق می دهد، انگیزه ( motive) می نامند. پس می توان گفت که انگیزه جایگاه بسیارمهمی درسمت خدمت به مردم سوق می دهد. انگیزه درحقیقت به چرایی رفتاراشاره دارد. به عبارتی دیگر،انگیزه حالت های درونی ارگانیزم است که انسان وبه طورکلی موجود زنده را به حرکت وامی دارد،رفتاروی را جهت می دهد وبه سوی هدف خاصی هدایت می کند.انگیزش( motivation) یعنی حالتی که دراثردخالت یک انگیزه به ارگانیزم دست می دهد. کمبود موادغذایی بدن یا نیازبه غذا (( انگیزه )) وحالت یا احساس گرسنگی (( انگیزش)) است.
دراین رابطه ،تلاش موجود زنده برای به دست آوردن غذا یا آب ((رفتار)) نامیده می شود.
انگیزش، مهم ترین شرط یادگیری است. علاقه به یادگیری،محصول عواملی است که به شخصیت وتوانایی دانش آموز،ویژگی های تکالیف عمشوق ها وسایرعوامل محیطی مربوط است . دانش آموزان با انگیزه به راحتی شناخته می شوند.آنها به یادگیری اشتیاق دارند وعلاقه مند ،کنجکاو،سختکوش وجدی هستند. این
دانش آموزان به راحتتی موانع ومشکلات راازپیش پای خود برمی دارند.،زمان بیشتری برای مطالعه وانجام تکالیف مدرسه صرف می کنند.،مطالب بیشتری می آموزند وپس ازپایان دوره دبیرستان به تحصیلات ادامه می دهند.
البته نمی توان انگیزش دانش آموزبرای کسب موفقیت رامشاهده کرد،اما می توان تکالیف،مشارکت روزانه درکلاس درس،انتخاب فعالیت ها ومطالعاتش را مشاهده کرد. روان شناسان ،انگیزش را تعبیر،عامل یا مفهومی فرض می کنند که می تواند بعضی ازرفتارها راتبیین کند. با وجود این ،انگیزه قابل مشاهده نیست ویک سازه فرضی تلقی می شود. انگیزش دانش آموز ممکن است هم ازلحاظ شدت وهم ازلحاظ جهت ،متفاوت باشد،2 دانش آموز ممکن است برای بازی های رایانه ای برانگیخته شوند،اما یکی ازآنها نسبت به دیگری با شدت بیشتری برانگیخته است.
همان طورکه معلمان برای ارتقای انگیزش درونی دانش آموزان به منظوریادگیری موضوع های درسی آنها تلاش می کنند،باید به مشوق های یادتگیری آنها نیزتوجه کنند. به عبارت دیگر،هرموضوعی به طور ذاتی برای دانش آموزان جالب نیست وباید برای انجام دادن کارهای دشوارکه تسلط برآنها ضروری است
برانگیخته شوند. پس،انگیزش ،مهم ترین شرط یادتگیری است.علاقه به یادگیری محصول عواملی است که به شخصیت وتوانایی دانش آموز ،ویژگی های تکالیف ،مشوق ها وسایر عوامل محیطی مربوط است.استفاده ازاین مشوق ها می تواند به این امرکمک کند:
داشتن انتظارات مشخص ازدانش آموزان-
دانش آموزان به دانستن دقیق آنچه ازآنها انتظارمی رود نیازمند ند. فراگیران باید بدانند چگونه ارزیابی می شوند وموفقیت آنها چه پیامدهایی دارد .صراحت بازخورد-شرط بسیارمهم دیگردرایجاد انگیزش این است که بازخورد باید مستقیم به عملکرد دانش آموز مربوط باشد وتا حد امکان بعد ازعملکرد دانش آموز روی دهد.فوریت دربازخورد- بازخورد سریع به پاسخ نیز بسیارمهم است . اگردانش آموز امتحانی درروز اول هفته داده باشد وتا آخرهفته ،هیچت بازخوردی درآن مورد دریافت نکند، به احتتمال زیادازارزش اطلاعاتی وانگیزشی بازخورد کاسته خواهدشد.
فراوانی ارزشیابی بازخورد وپاداش- بازخوردها وپاداش ها باید به طورمداوم به منظور جلوگیری ازکاهش میزان تلاش دانش آموزان به آنان ارائه شود.حمایت ازتبادل اندیشه درمحیطی امن- مخیط امن برای یادگیری محیطی است که درآن ،اشتباه جایزه شمرده وپاسخ های ناتمام نیز پذیرفته می شود. درکلاسی که مهارت های تفکر آموزش داده می شود تمام دانش آموزان به اشکال مختلف درفعالیت های کلاسی شرکت می کنند ودانش آموزان احساس خجالت یا ترس نمی کنند.
پاداش دادن به تلاش وپیشرفت – همان طورکه ازنظریه های اسناد برمی آید،بازخوردهای کلاس درس باید برتلاش متمرکز باشدنهبرتوانایی دانش آموزان. دراین شرایط باید انتظارپیشرفت بیشتری داشت وبه موفقیت دانس آموز انیدواربود.
فراهم آوردن قابلیت پیش بینی برای دانش آموزان- کلاس درس باید شرایطی فراهم کندکه دانش آموزان بتواند رویدادها ونتایج فعالیت های خودشان را تاحدودی پیش بینی کنند. هرقدر شرایط،غیرقابل پیش بینی ورویه ها نامشخص باشد، ازمیزان برانگیختگی دانش آموزان کاسته می شودودانش آموزان احساس ناامنی واضطراب بیشتری می کنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد